پرش به محتوا
لغتنامه فارسی آموزی
لغتنامه فارسی آموزی
اسم
زنبری
(زَ بَ) (اِ.) کشتی، جهاز بزرگ.
راهبری نوشته
→
عبارت قبل
عبارت بعد
←
پیمایش به بالا