(~.) [ تر – فا. ] (ص نسب.) = چخماخی:
۱- منسوب به چخماق، از سنگ چخماق.
۲- آن که سنگ چخماق دارد یا سنگ چخماق میزند. ؛سبیل ~سبیل تاب داده که از دو سوی به طرف بالا گراییده.
(~.) [ تر – فا. ] (ص نسب.) = چخماخی:
۱- منسوب به چخماق، از سنگ چخماق.
۲- آن که سنگ چخماق دارد یا سنگ چخماق میزند. ؛سبیل ~سبیل تاب داده که از دو سوی به طرف بالا گراییده.